{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
آقایم شاعر نیستم که برایت شعر بگویم،اما، هروقت، هرزمان، هرکجا، دلم هوایت را کردتنها زیر لب میگویم:"بیا،فقط بیا" لایک:الهم عجل لولیک الفرج
اي كاش بشنوم به قنوت شما شدم من شامل دعاي تو يا ايها العزيز قلبم گرفته است به داد دلم برس تا حس كنم صفاي تو يا ايها العزيز
مـا را ز تـيـر طـعــنـه اغـيــار وارهــان مـرديـم ز انـتـظـار رخـت ، منجيا بيا كـشـتـي ديـن فـتـاده بـگـرداب اضـطراب نـوح نـجـات خـلـق، تـوئـي ناخدا بيا
چـشـم جهان ز دوري روي تو شد سپـيد اي يــادگــار سـلـسـلـه انـبـيــا بــيــا تـا كي بـه پـشـت پرده غيبت نهان شوي اي پور عسكري،خلف مرتضي بيا
قـائـم مـقـام احـمـد مـرسـل ولـي عـصــر اي از قـيـامـت تـو قـيـامـت بـپـا بـيـا در انـتـظار تـوسـت «حياتي»به روزگار اي مـشـعـل هـدايـت اي رهـنـمـا بيا
دستي به سرگذارم دستي به سينه دارم الغوث و الامانم در انتظار مهدي ابر كرم بباران بر كوي سربداران بر كف گرفته جانم در انتظار مهدي
در بين هر مناجات با وعده ملاقات ساعات بگذرانم در انتظار مهدي شب تا سحر بسوزم ديده به در بدوزم چون شمع نيمه جانم در انتظار مهدي
كوفيان با "ظهور" حسين(ع) و ما با "غيبت" تو امتحان شديم ! براستي كداميك سخت تر است؟! ظهور يا غيبت ؟ العجل يا مولا
جمعه به جمعه نالم ناله برد مجالم ياسين و ندبه خوانم در انتظار مهدي من نذر صبح نورم وقف شب ظهورم زنده اگر بمانم در انتظار مهدي
برف ها کم کم آب می شود شب ذره ذره آفتاب می شود و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب می شود... ای کاش دعای منم مستجاب شه... اللهم عجل لولیک الفرج
به خون دل بکنم شستشو سر و رويم ذبيح عشقم و کوي وفا مناي من است همينکه با تو شريکم به هر غم و شادي دليل و حجت و برهان اين وفاي من است
ای " پسر فاطمه " ... ...هر "لحظه " دلم " برایت " تنگ " است ...تورابجان مادرت بیا.
عمریست که در انتظار اوماندیم/درغربت سردخویش جاماندیم / او منتظر ماست تا برګردیم/ماییم که در غیبت کبری ماندیم/به عشقش لایک کن!!!!!
قسم به جان مادرت مرا رها نكن عزيز ببين كه هفته هاي محرم است و ماتم است ((تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام)) فقط حضور سبز او هميشه جمعه حاكم است
برمشامم میرسد هر لحظه بوی انتظار/بردلم ترسم بماند ارزوی وصف یار/تشنه دیدار اویم ای عجل مهلت بده/تا بمیرم در رکابش باتمام افتخار
پردهبردار! كه بيگانه نبيند آن روى غافل از آينه، اين بىبصرانند هنوز! رهروان در سفر باديه، حيران تواند با تو آن عهد كه بستند، برآنند هنوز
آقایم شاعر نیستم که برایت شعر بگویم،اما، هروقت، هرزمان، هرکجا، دلم هوایت را کردتنها زیر لب میگویم:"بیا،فقط بیا" لایک:الهم عجل لولیک الفرج
اي كاش بشنوم به قنوت شما شدم من شامل دعاي تو يا ايها العزيز قلبم گرفته است به داد دلم برس تا حس كنم صفاي تو يا ايها العزيز
مـا را ز تـيـر طـعــنـه اغـيــار وارهــان مـرديـم ز انـتـظـار رخـت ، منجيا بيا كـشـتـي ديـن فـتـاده بـگـرداب اضـطراب نـوح نـجـات خـلـق، تـوئـي ناخدا بيا
چـشـم جهان ز دوري روي تو شد سپـيد اي يــادگــار سـلـسـلـه انـبـيــا بــيــا تـا كي بـه پـشـت پرده غيبت نهان شوي اي پور عسكري،خلف مرتضي بيا
قـائـم مـقـام احـمـد مـرسـل ولـي عـصــر اي از قـيـامـت تـو قـيـامـت بـپـا بـيـا در انـتـظار تـوسـت «حياتي»به روزگار اي مـشـعـل هـدايـت اي رهـنـمـا بيا
دستي به سرگذارم دستي به سينه دارم الغوث و الامانم در انتظار مهدي ابر كرم بباران بر كوي سربداران بر كف گرفته جانم در انتظار مهدي
در بين هر مناجات با وعده ملاقات ساعات بگذرانم در انتظار مهدي شب تا سحر بسوزم ديده به در بدوزم چون شمع نيمه جانم در انتظار مهدي
كوفيان با "ظهور" حسين(ع) و ما با "غيبت" تو امتحان شديم ! براستي كداميك سخت تر است؟! ظهور يا غيبت ؟ العجل يا مولا
جمعه به جمعه نالم ناله برد مجالم ياسين و ندبه خوانم در انتظار مهدي من نذر صبح نورم وقف شب ظهورم زنده اگر بمانم در انتظار مهدي
برف ها کم کم آب می شود شب ذره ذره آفتاب می شود و دعای هر کسی رفته رفته توی راه مستجاب می شود... ای کاش دعای منم مستجاب شه... اللهم عجل لولیک الفرج
به خون دل بکنم شستشو سر و رويم ذبيح عشقم و کوي وفا مناي من است همينکه با تو شريکم به هر غم و شادي دليل و حجت و برهان اين وفاي من است
ای " پسر فاطمه " ... ...هر "لحظه " دلم " برایت " تنگ " است ...تورابجان مادرت بیا.
عمریست که در انتظار اوماندیم/درغربت سردخویش جاماندیم / او منتظر ماست تا برګردیم/ماییم که در غیبت کبری ماندیم/به عشقش لایک کن!!!!!
قسم به جان مادرت مرا رها نكن عزيز ببين كه هفته هاي محرم است و ماتم است ((تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام)) فقط حضور سبز او هميشه جمعه حاكم است
برمشامم میرسد هر لحظه بوی انتظار/بردلم ترسم بماند ارزوی وصف یار/تشنه دیدار اویم ای عجل مهلت بده/تا بمیرم در رکابش باتمام افتخار
پردهبردار! كه بيگانه نبيند آن روى غافل از آينه، اين بىبصرانند هنوز! رهروان در سفر باديه، حيران تواند با تو آن عهد كه بستند، برآنند هنوز
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}